در حال بارگذاری ...
جمعه 21 دی 1403

شهید محمد زیرک

زندگی نامه

شهید محمد زیرک ، فرزند جهانگیر و عزت کوچکی،  تاریخ تولد : 07/02/1340، محل تولد : کوی امام (ره) بندر کیاشهر، شهید در خانواده ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و تحصیلات متوسطه را تا مقطع دوم دبیرستان که همزمان با اوج گیری مبارزات مردم علیه رژیم منحوس پهلوی بود گذراند و به جمع مبارزین پیوست. سپس در محرم سال 57 توسط مزدوران چماق بدست رژیم مورد کتک کاری قرار گرفت  و بیهوش سر خیابان رها شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شکل گیری بسیج ، به عضویت بسیج کیاشهر درآمد و برای حفظ ارزشهای نظام لحظه ای حاظر به ترک بسیج نبود. همزمان با امتحانات سال چهارم متوسطه از طرف بسیج برای نبرد با ضد انقلاب عازم مریوان شد و بعد از چندین ماه حضور در منطقه مدت کوتاهی به محل برگشته و تابستان سال 61 عازم منطق جنوب کشور گردید . وی به همراه داماد و برادر  و دو پسر عمویش در عملیات محرم (آبان61) به عنوان بی­سیم چی شرکت و با شهادتِ داماد خانواده و جانباز شدن برادرش در عملیات فوق، تحمل ترک مناطق  جنگی را نداشت و روحیه ای غیر قابل وصف برای حضور پر ثمر­تر در جبهه ها پیدا کرد. بعد از محرم در عملیات و الفجر مقدماتی شرکت کرد و نهایتاً در 19 فروردین سال 62 به عنوان نیروی تخریب برای باز کردن معبر عملیاتی و الفجر یک همراه همرزمش شهید قدیمی در منطقه فکه مفقود و حدود 17 سال جزء مفقودین جنگ بود و سر انجام پیکر مطهرش که در عملیات تفحص شهدا همراه تعدادی از همرزمانش در منطقه فکه شناسایی شد، در بهمن ماه سال 1378 به آغوش خانواده برگشت. محل شهادت : عین خوش، تاریخ شهادت : 22/01/1362 ، مزار شهید : کوی امام (ره) بندر کیاشهر

وصیت نامه :

بسمه تعالی

اللهم اجعلنی من اولیائک فان اولیائک لا خوف علیهم و لا هم یحزنون: زمانی این وصیت را به شما عزیزان می کنم که زمزمه ی فتح در پیش است و ساعاتی دیگر شیران شب زنده دار بر خفاشان خونخوار یورش می برند و آنان را به جهنم می فرستند و افتخا ری برای ایران کسب خواهند کرد و انتقام هابیلیان را از قابیلیان خواهند گرفت زمانی که هنوز امام روح الله را ندیده بودیم  در ماههای محرم بر سر و سینه خود میزدیم  که در کربلا نبودیم و در کنار حسین کشته نشدیم اما اکنون که خداوند یاری کرد و توانستم قطر ه ­ی نا قابلی از دریای متلاطم امت جانباز گردم و قدم در راه حسین  (ع)  گذارم. آرزو دارم که در جوار حسین (ع)جاوید بمانم. تو ای پدر و مادر زحمت کشم!  بدانید  که فرزند نا قابلتان فدای حسین شده . فدای امام زمانش شده . فدای امت رسول ال...شده تا خط بطلان کشیده بر تمام خط ها ی شیطانی هواهای نفسانی آرزوهای دنیوی . ما همچون عاشقان می رویم تا امام بماند تا اسلام بماند. بدانید خونمان برای اسلام عزیز می چکد قلبمان برای قرآن و مکتب می تپد.  روح ما از روح خدا نشئت گرفته است و انتهای راه ما نیز همین راه است. دنیا فریب و گذرگاهی بیش نیست. اینجا وقتی مشاهده می کنم عزیزان را که چقدر مشتاقانه از دل و جان کار می کنند برای خدا اما باز خود را مدیون می دانند چقدر گریه می کنند برای خدا اما باز گریانند بدانید که خون شهدا هرگز هدر نمی رود دلخوش باشید که خدا با ماست و ما نیز تا آخرین قطر ه­ی خون برای تحقیق آرمانهای اسلام می جنگیم تا امام زمان ظهور نماید . ای کسانی که وصیت مرا می خوانید ما برای جهاد نرفته ایم بلکه عاشق هستیم و نیاز را با تمام خویش به قول مولایم امام علی ع  طلاق دادیم تا دنیا پرستان بدان برسند و در لجن زار خویش قوطه ور شوند که راهی را میروند که شیطان برایشان امر می کند هر کجا بروی مرگ شوم یقه ما را می گیرد و چه خوش است و در راه حسین جان­سپردن همان حسینی که فر­مودند: خواری و ذلت از ما دور است و خدا و رسول و مردم پرهیز گار ما را ذلیل نمی خواهند ما خطی جز خط حسین  (ع) نمی خواهیم و تا نثار جان و عمر خود وفا خواهیم کرد زیرا این سرشت ماست. پدر و مادر مهربانم ! در فوت من گریه و زاری نکنید مگر اینکه برای آمرزش گناهانم باشد مرا در قبرستان خودمان در قبری ساده  نه تجملی به خاک بسپارید؛  زیرا  این دنیا کجای آن برای ما خوب بوده است تا برای قبر ما خوب باشد و دل قوی دارید که فرزندانتان را فدای امام زمان (عج) کردید و هم ناله با امیر المومنان و فاطمه الزهرا شوید و برای حسین گریه کنید و برای من طلب آمرزش کنید. پروردگارا: ظهور امام مهدی (عج) را نزدیک فرما و امام ما را تا ظهور امام زمان صحیح و سالم نگه دار و عزت را برای اسلام و ذلت را برای دشمنان اسلام برسان والسلام علی عباد الله الصالحین . بنده ی کوچک و گنه­کار خداوند رحمان ­ محمد زیرک . فروردین 62